بوسجین :اندر احوالات مناظره دیشب خرازی با شریعتمداری

ساخت وبلاگ

 دیشب مناظره ای بود بین دو شخصیت و فعال سیاسی کشور من فکر می کردم اقای خرازی با تیپ و عینک و نگاه های انچنانی از پشت ان شیشه عینکش که ادم را یاد  دانشجویان وارد وادی سیاسی شده دهه پنجاه می انداخت یک روشنفکر تمام عیار و توانایی است اما دیدن نحوه صحبت بدون سند و رفتار نهاجمی   و داخل  شدن در بحث طرف مقابل هنگام صحبت و اجازه ندادن به طرف مقابل هنگام صحبت خودهمراه با توهین  که حتی رعایت ادب را به جا  به عنوان یک کنشگر سیاسی معقول نمی اورد بیشتر او را به معرکه گیرانی تبدیل کرده بود که با های و هوی و به هم ریختن کافه می خواست طرف مقابل را وادار به سکوت کند و تمام باور های مرا به روشنفکری خود با توجه به سابقه سفارت برهم زد ومن را به نتیجه رساند مشکلات جامعه ما در جنبه های مختلف مربوط به کنشگران سیاسی می باشد یا جامعه ما با قحط الرجال در حاکمیت روبرو بوده یا با جهل الرجال و نتیجه این دو حاکم شدن تمامیت خواهی با ریشه عصبیت برای جلوگیری از خون تازه و لایق به عرصه سیاسی کشور شده است بالاخره ایشان سفیر بوده و انهم در یکی از کشور های غربی اگر دانش لازم را کسب نکرده بود حداقل بر اساس ازمون و خطا در ان مدت باید یاد می گرفت که چگونه حرف مستند برند یا مطالب خود بر اساس رابطه علت معلولی ریشه و علل مسائل را مد نظر قرار دهد نه اینکه از معلول ها علت واهی و غیر مرتبط بسازد و تمام تحلیل ها خود را با حرافی براساس اننتیجه گیری غلط قرار دهد اما چند مورد که از صحبت های اصلی که هیچ کدام از طرفین درست به ان نپرداختند فقط مقابله خطی و سیاسی بود که هریک تلاش داشتند از اردوگاه های سیاسی خود دفاع کننند ان چیزی وجه مشترک هر دو بود کوبیدن دولت قبل و دفاع از گروه های سیاسی خود بود که لازم است چند مورد در مورد ان بیان کنم

1- تحریم: تحریم یک معلول بود امریکا  به خاطر منافع  خاور میانه که کانون جهان اسلام  ومنبع انرزی بود با انقلاب ایران و خارج شدن ایران  از دایره نفوذ ان و همچنین احساس خطر از انقلاب ایران که منافع انان را می توانست به خطر بیاندازد بدنبال سرنگونی نظام انقلابی ایران بود همانطور که در جاهای دیگر امریکای لاتین و اسیا و خود ایران 32 انجام داده بود دشمنی خود را اغاز کرد به دنبال فرصتی می گشت تا با پیدا کردن بهانه اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند تا بتواند اول ایران روی ویلچر بیاندازد و سپس برنامه خود را اغاز کند و برای ان روش های مختلفی را امتحان کرد از کودتا تا جنگ تحمیلی و تحریم تا بینان های قدرت ایران  زاساقط کندتا اینکه بهانه هسته ای با توجه به افکار منفی جهانی و ایران هراسی ایجاد شده بدست اورد و با تبلیغات منفی حاصل ازان توانست افکار کشور های مختلف را با خود برای اقدام مشرک همراه سازد البته این سابقه تحریم غرب هم در رابطه با چین و هند و کره شمالی هم بوده چرا در مورد ایران شدت بیشتری گرفت که عمده ان سه دلیل بود                                                                                                                  الف -خاورمیانه اهمیت داشت چرامنبع انرزی غرب بود                                                                   ب- اسلام که مهمترین تهدید برای تمدن اینده غرب در جنگ تمدن هااستراتیزیست های غربی مطرح بود    ج- اسرائیل و امنیت ان که مهمترین دز نظامی غرب برای کنترل منطقه بود با نوجه به ان عوامل تحریم ها از اول انقلاب اغاز و با بهانه هسته ای که موضوع روز پسند بود شدت پیدا کرد و بذر های شدت ان حتی قبل از دولت قبل کاشته شد که پرونده ایران به شورای امنیت رفت و این درخت کاشته شده باید مرحله به مرحله رشد می کرد  یک درخت که یک شبه درخت نمی شود باید پروسه رشد خود را طی کند بر اساس ان مرحله به مرحل تحریم رشد کرد دولت ایران یا باید شرایط انها را می پذیرفت و یا اینکه خود را باید اماده هر اقدامی می کرد که بهترین کار در دولت قبل انجام داد دست خالی ایران با توسعه سریع ان پر کرد تا ایران بتواند چانه زنی های لازم را داشته باشد که هیچ ادم با انصافی و یا کنشگر سیاسی منصف تا کنون به این اقدامات دولت قبل اشاره نکرد که در مقابل یک عمل انجام شده بر اساس موضوعات گذشته و غیر قرار گرفته باشد و ان را به نحوی مدیریت کند که اماده مذکره و تحت تاثیر قرار دادن طرفها حول ان ایجاد امنیت برای مدتی برای کشور را فراهم کند حال اقای خرازی باید به این پاسخ دهد

- مقابله غرب با ایران یکی سر اسرائیل است که اقای خرازی اگر جرات اختلاف و رد نظر با رهبران ایران از امام تا کنون را ندارد کاسه و کوزه های ان را بر سر دولت قبل نشکند و با کوبیدن ان  بر سردولت فوق در حقیقت رهبران جامعه را در این مورد نکوبد جون مسئله فلسطین و غاصب بودن اسرائیل و به رسمیت نشناختن موجودیت اسرائیل و کمک به مقاومت ار سیاست اصلی مسئولان بعد از انقلاب تا کنون بوده و یکی از عناد اصلی انها با ایران و احساس خطر برای ان دزشان هست مسئله ما با امریکا و غرب در ان مورد با عربستان و سایر دولت های دیگر اسلامی جدی تر است پس این جدیت طبعاتی دارد که مشاهداه می کنیم یا این راه درست و یا غلط  که به نظر من درست است حال اقای خرازی باید موضع خود را مشخص کند که اگر غلط است پس کلیه مسئولان در ان شرکت داشته اند و اگر درست است عاقلانه رفتار کند و تمام جوانب را در دید سیستمی تحلیل کند فقط نمی تواند بریده ای از دولت قبل را انتخاب کرده و ان را به پیراهن عثمان برای فتنه جویی تبدیل کند هنوز امثال اقای خرازی موضع خود را در مورد فتنه 88 مشخص نکردند که خون مردمان این اب و خاک به دلیل واهی کف خیابانها را رنگنین کرد و هیچ کس در رابطه با ان احساس مسئولیت نکرد همه نگران حصر بر پا کنندگان هستند و هیچ نگرانی برای  چرایی ان خون های ریخته شده نیست که چشم عزیزان انها اشکباز و قلب انها داغ دار شد همه نگران دیر به دکتر رساندن بر پا کنندگان قائله هستند

- مسائل هسته ای اولا" مسائل هسته ای در زمان دولت قبل اتفاق نیافتاد بهانه های ان با فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت قبل از این دولت بعد از چندین دور اتفاق افتاد مسائل هسته ای و روند ان با بهانه هایی که داشتند همه به دولت های قبل بر می گردد ثانیا" وقتی اقای خرازی می گوید برجام محصول اجماع سران نظام بوده همه بایدتابع باشند و به نهاد نظام در این مورد اشاره می کنند البته با نیت  رندانه درونی چنین گفتاری که جای بحث دارد فعلا" کاری ندارم براساس همان ظاهر حرف های ایشان تحلیل شود که قابل قبول باشد در قبل انهم هم باز مجموعه سران نظام با ادامه قبل از توافق مسائل هسته ای موافق بودند پس انان هم به نحوه ادامه ان باید تمکین کنند و به ان روند هم احترام بگذارند و مسائل هسته ای و تحریم را چماقی برای اغراض سیاسی خود مورد استفاده قرار ندهند اگر اقای خرازی جرات به کسان دیگر را ندارد حداقل تنها به قاضی نرود تازه دست دولت قبل نسبت به دولت جدید هم بسته تر بوده چنانکه توافق استانبول رد شد و دیگر اینکه طر ف مقابل اگر هم غنی سازی و برخی مسائل ایران را به رسمیت شناخته شما  به سخن جنجالی ترامپ در رابطه با افشای  ارتباط جلیلی با کلینتون اشار ه کرده و توجهتان را به ان را جلب می کنم و باز یاد اور می شوم دست پر دولت را در مذاکرات که قبلا" خالی بود اقدامات دولت قبل پر کرد تا مذاکرات حالا به گفته یکطرفه شما و مصادر ان به نفع خود حاصل اید و این خود کمال بی انصافی و خرد ورزی می باشد

-باتوجه به منطقه و اهمیت ان برای غرب بلاخص مسئله جنگ تمدن ها که اسلام بعوان مهمترین رقیب و خطر برای تمدن غرب برای مخصوصا" نئو کانهای امریکایی مطرح شده بر شدت عمل انها افزدوه شده یا باید بپذیرفت و دست ها بالا برد و یا اینکه اگر مقاومت باشد انها ما راحت نخواهند گذاشت طبیعتا" فشار های مضاعف بر ما بعنوان کشوری داعیه دار اسلام است خواهند اورد البته درست است که ما باید با بصیرت با توطئه برخورد کنیم که شکی نیست ولی نمی توانیم از مشکلات برخی از تصیمیم گیری های انها گریزی پیدا کنیم چون دست ما نیست و شرایط را تحمیل خواهند کرد حال اقای خرازی اعتقاد به انقلاب اسلامی و نظام اسلامی دارند باید امادگی لازم برای هر گونه دیوانه بازی انها باید داشته باشند ولی اگر اعتقاد ندارد رک و راست و دستان خود را بالا ببرد تا بتواند راحت زندگی کند و غرب با امثال او کار نداشته باشد و شاید جایزه اسکار به ایشان دهد

2- مسئله فساد  و برخورد با ان: از اقای خرازی  با ادعای کارگزاری نظام جمهوری اسلامس بعید بود که بگوید فساد فیش ها را چرا این زمان مطرح کردند فساد فساد است چه کوچک و چه بزرگ هر زمانی مطرح شود باید کنشگران سیاسی جامعه که منافع ملی را مد نظر قرار می دهند باید از مطرح شدن ان استقبال کنند نه اینکه ان را گرو کشی کنند اولا" اگر ایشان ادعای سیتاسی بودن و جامعه شناسی دارد ریشه فساد ایران اولا" ساختاری است به علت شکل کثیف اقتصاد غارتی که امروز به نام لیبرالی دنبال می شود که در هیچ کشور مدلی مبتنی بر دلالی و رمالی ان دیده نمی شود و این مشکل ساختاری با توجه به بیماری اقتصاد ایران از قبل و ناتوانی و زد و بند ها در دولت های گذشته از سازندگی تا کنون سیر صعودی پیدا کرده و با پیدایش اشرافی گری دامنه ان گسترش پیدا کرده است و رقابت مخرب گروه ها و باند های سیاسی هم به ان دامن زده است چرا این ریشه فساد را از دولت سازندگی تعقیب نمی کنید وقتی حقوق ویزه برای مدیران در نظر گرفتند  و گفتند در افتتاح یتا پروزه 500 میلوین هم خورده شود اشکال ندارد و بنگاه ها و منابع ثروت جامعه مصادر شد بین افراد برخی از مسئولین و فرزندانش صاحب بنگاه ها و شرکت های مصادره ای و غیر مصادره ای زیادی شدند اگر بیمار برای تب به پزشک مراجعه کرد دکتر باید علت ان تب را بشناسد تا بتواند درمان کند تنها تب را پائین اوردن کافی نیست پس ریشه فساد ها باید پیدا کرد ریشه فساد ها از دور سازندگی اغاز تا به امروز دادمه داشته و بعلت گرو کشی باند های سیاسی و کنشگران ان اقدام جدی برای ان نشده است چرا در این زمان فیش حقوقی ها برای شما دردناک شده اولا" وضع معیشتی مردم خراب شده که استانه تحمل انان به سر امده  ثانیا" ان وسایل ارتباطی که امروز در دسن مردم است مانند تلگرام امثال ان در گذشته نبود مردم نمی توانند برای وادار کردن جامعه حرف های خود را مطرح کنند حتی الان هم رسانه ها مانند سایت های روزنامه ای و خبری کامنت های مردم را منتشر نمی کنند فقط انی را منتشر می کنند که خواست انها این تلگرام و فیس بوک و..... امثال ان است که مردم را به صحنه اورده و بیشتر ابروی فساد گران را برده است پس در تحلیل زمان خودت هم بهتر بشناس انتظار واکنشی مردم را مانند 30 سال پیش ندان چرا که امروز مردم بیشتر در صحنه هستند اگر کنشگران سیاسی ریگی در کفش نداشته باشند با مظاهر فساد چه کوچک و چه بزرگ در هر زمانی مطرح شد باید خوشحال باشند و در صدد برخورد ان بر ایند چون خود ان می تواند در شفاف سازی چهره مسئولین نقش مهمی داشته باشد و همه باید استفبال کنند نه اینکه گروکشی کنند اتفاقا" اگر از منظر یک ادم بیمار به ماجرا نگاه کنیم این مطرح شدن فیش های حقوق در این زمان شانس بزرگ د.ولت روحانی بود که نتوانستند از ان برای کسب افتخار و محبوبیت استفاده کنند روز صفدر مورد غضب قرار می گیرد و روز دیگر برکنار و روز دیگر ذخایر و معادن و امانت دار نظام معرفی می شود انهم در چهارمین سال ریاست جمهوری این نشان می دهد اطرافیان و مشاوران رئیس جمهور کفایت لازم را برای ان پست ندارند یا ان یکی تهمت به اقای بقایی می زند و در دادگاه محکوم می شود و با عذر خواهی می گوید منهم شنیده بودم اخر مگر باشنیدن یک فرد مومن حرف می زند یا رفیق اصلاح طلب اقای خرازی در مورد احمدی نزاد که ایشان انهم تهمت زده می گوید احمدی نزاد خودش پاک دست بود و ما حتی یک پرونده در رابطه با سو. استفاده ایشان در دست نداریم و بیشتر گفته های اقای خرازی از جنس همین گفته بود بدون سند و حتی در تائید اقدامت دولت بر همین گفته اعتماد داشتند که گفتند اقداماتی برای مبارزه با فساد انجام خواهند داد انهم در چهارمین سال دولت به گفته های انها اعتماد به عنوان سند واهی اعتماد دارد ولی به گفته های کسان دیگر که با سند هم گفته می شود مانند داستان صفدر اعتماد نمی کند این یعنی قشری گری و گرفتار شدن مغز در توهم است لازم است این نکته را اضافه کنم اقای خرازی اطرافیانی که دور و بر امام بودند  از پا برهنگان بودند چرا به دلایل زیر

الف - انقلاب ایران به گفته امام خمینی انقلاب پا برهنگان بوده است و اما هم برای اداره امور این انقلاب از پا برهنگانی دور او جمع شده بودند استفاده می کرد کسانی که همدرد مردم بودند و درد کشیده حتی شاگرد امام بهشتی مرحوم گفتند کسانی که می خواهند در حکمرانی و اداره جامعه شرکنند اگر می توانند در سطح و درامد طبقه چائین جامعه زندگی کنند و قانع شوند بیایند و گرنه هرگز

ب- در زمان انقلاب که وجود گروه های چپ که ضد سرمایه دار بودند و جاذبه هایی شعار انها داشت و تعداد ان گروهک موید جاذبه ان شعار ها در ان زمان بوده و این گروهک ها برای بد جلوه دادن حکومت دینی و جذب مردم افشاگر سرمایه داران بودند و با هر بهانه ای سعی داشتند که نظام را طرفدار سرمایه دارن نشان دهند و برای ان از کوچکترین گزک برای افشاگری استفاده می کردند در میان اطافیان امام که از طرف ایشان مامور حکمرانی شده بودند هیچ کس را نتوانستند پیدا کنند دو موردی بودند که از انقلاب حذف شدند و تنها گزک انها هم به حارج رفتن شهید بهشتی بود برای مدتی روی ان مانور کردند که طرفی نبستند یعنی در اطافیان امام وزیران و شورای انقلاب و مقامات چنین افرادی را پیدا نکردند

ج- اعتراف خود برخی از مسئولین ان زمان : در رادیو و تلویزیون و روز نامه ها و سبک زندگی خود مسئولین درفیلم های منتشره همه موید این بود که انان سرمایه دار نبودند حتی برخی از مسئولین که الان هم مقام مهمی دارند سرمایه داران خوک محسوب کرده که حتی اگر اموالشان را هم ببخشند باز به بهشت نخواهند رفت فرض کرده بودند که البته اسناد انها موجود است

د- خود فرهنگ ایجاد شده در ان زمان که سرمایه داران میان مردم هم سعی داشتند سرمایه دار بودن خود را مخفی کنند و سعی در ساده زیستی داشتند

حال این مبارز فساد که رگ های گردنش فقط برای احمدی نراد بیرون می زند چرا که او را از جنس و منافع خود نمی بیند چرا از خود نمی پرسد پس این زندگی اشرافی با ان بنگاه و شرکت ها و... منابع سرمایه ای امروز در دست این پا برهنگان دیروز که اسم مسئول از ان زمان را هم یدک می کشند چگونه به دست انان که تازه کار اداری و مسئولیتی هم داشتند رسیده نه کنه اینهم از معجزات بوده و یا جرات ندارند به ان بپردازند و فقط باید احمدی نزاد را باید بکوبندمعیار برای ما برای سنجش زندگی مسئولین یکی زندگی امام است دیگری رهبری ایت الله خامنه که هنوز ان سطح زندگی را حفظ کرده اند

3- صحبت از قیمت ارز شد: اولا" بالا رفتن قیمت ارز در زمان دولت سازندگی را فراموش کردند یا به خود جرات وارد شدن به ان را ندادند ثانیا" تخریب دولت احمدی نزاد از چپ و راست که منافع خود را به خاطر کار های ارزنده ان در خطر می دیدند از زمانی اغاز شد که احمدی نزاد برای تقویت پول ملی اعلام کرد که قیمت دلار را پائین می اورد اولین جایی که در مقابل ان صف ارای کرد مجلس بود و می گفت باید از1000 به 2500 برسانید و باانتقال التهاب به بدنه جامعه و عواملی با تکیه بر نقدینگی موجود دست در دست عوامل هدایت پروزه قرار دادند با توجه به تحریم کاری کردند که کنترل از دست دولت در امد و دولت هر کاری کرد برای کنترل ضدش را زدند و با وارد شدن مجلس که مسائلی را به دولت در ان شرایط تحمیل می کردند با توجه به تحریم عملا" دست دولت رابستند و کودتای دلاری انجام دادند و تازه چرا بالا رفتن دلار را حال که به برجام رسبده ایم باز نادیده می گیرند و علیه ان صحبت نمی کنند

4- علیرغمی که برنامه برای مبارزه با فساد از اول دولت گفته شده فقط به حرف بسنده شده اقدام در شان نظام اسلامی صورت نگرفته است که اقای خرازی به ان حرف ها دل خوش کرده

5- 6 هزار میلیاری که درزمان تحویل دولت خاتمی به خزانه ریخته نشده چرا کسی پیگیر ان نیست داستان کرسنت و اسات اویل  ویلا و کاخ ها ویزه خواری کرباسچی و یاران و جزایری و خداد داد و رفیق دوست و ناطق و....... چرا گفته نمی شود به قول اقای شریعتمداری اینها فرق دارند با ان دزدی که در شرایط اضطرار ایران در تحریم به عنوان واسطه وارد شده و دزدی کرد اینان چوپانان بودند و داستان اینها به کجا رسید

در پایان به اقای خرازی ارزوی روشن فکری و بصیرت و عدالت و خارج شدن از مطلق گرایی گروهی ارزو می کنم که با منافع ملی که از ان دم می زنند سازگاری ندارد

 

#بوسجین

# مطلب از وبلاگ ستاره سهیل 701بوسجین

ستاره سهیل بوسجین...
ما را در سایت ستاره سهیل بوسجین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isoheil701e بازدید : 170 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 2:22