بوسجین : بحران اب و دست روی دست گذاشتن و بهانه جویی های کارنشناس های دلقک و بی سواد

مشکل اب در ایران بطور جدی مطرح می باشد که  ایجاد حساسیت نسبت به ان در همه احاد جامعه لازمه ان می باشد غفلت و کم سوادی کارشناسان و برنامه ریزان که توانایی تحلیل و اینده نگری در برنامه ریزی را در مدت این قریب 40 سال را نداشته اند و نشان می دهد که انان گرفتار روز مرگی  در اداره امور گرفتار شده اند و هر گاه هم به مسئله برخورد کرده اند ونتوانستند ان را حل کنند صورت مسئله را پاک کرده اند که در  نتیجه  ان  مسئله را به  مشکل و مشکل را به بحران و بحران را به فاجعه تبدیل می کنند چنانکه مسئله اب با این روند در حال تبدیل شدن به فاجعه و تهدید حیات و تمدن ایرانی در حال خود نمایی می باشد  تنها جرقه های اینده نگرانه فقط در این مدت توسط دو نفر در این فضای  به خواب رفته زده شده شد اولین بار توسط هاشمی که حتی در نماز جمعه مطرح کردند که در تمدن 1400 تهران باید به بندر تبدیل شودالبته بدون اقدام عملی فقط به صورت نظری انهم فقط تبدیل تهران به بندر مطرح شد  اما اقدام عملی و علمی و تحقیقاتی جدی ان توسط دولت احمدی نزاد در سال 20012 اغاز  شد با اعلام و مطرح کردن "ایران رود" و انتقال اب از خلیج فارس و دریای خزر در کنار مخالفت عناصر کوتاه بین و واپسگرا اقدامات عملی ان شروع شد گرچه بعد از دولت ایشان هم با بی  مهری و کندی ادامه دارد ولی می توان از را به فال نیک بعنوان تفکر خلاقانه ای در نظر گرفت که انسان عاقل در محیط برای غلبه بر  مشکلات اتخاذ می کنند همانطور که نیاکان ما برای غلبه بر کم ابی روش قنات را ابداع کردند و تا کنون توانسته بود با ان خلاقیت بخشی از مسائل کم ابی خود را در کنار خلاقیت دیگر حل و فصل کند ایشان هم اغاز کرد

 عوامل ایجاب کننده مسئله

1- عوامل طبیعی

2- عوامل انسانی

 عوامل طبیعی : همانطور که همه می دانند ایران در نواحی خشک زمین که از قدیم به نوار اسب کشان معروف است قرار گرفته و به تبع  ان با توجه به  موقعیت جغرافیایی ان از زمان پیدایش که از زیر ابها خارج شده و داخل ان را دریا ها و سپس جنگل های وسیع پوشانده بوده  رو به خشک شدن بیشتر نهاده است و  توازن بین ریزش های جوی با اب مورد نیاز  در زمینه های مختلف نداشته باشد و  نتیجه ان " جای ان دریا ها را دریاچه ها و جنگل ها را امروزه کویر ها و شنزار و باطلاق ها گرفته است که حتی در این چند دهه امار ریزش جوی ان از 250 میلیمتر پائین ترین ریزش جوی در جهان بوده  به 242 میلیمتر رسیده است و هر چه جلو تر رود این کاهش بیشتر خواهد بود که این عامل همواره در نگاه کارشناسان و برنامه ریزان مغفول مانده تا با نادیده گرفتن توانایی انسانی در امایش سرزمین نادیده گرفته شود و در برنامه ریزی ها برای این سرزمین برای این عامل مهم نگاه سیستمی و اینده نگرانه ای نشود

 عوامل انسانی:

 که برای جلو گیری از طولانی شدن بحث به صورت تیتر وار اشاره می کنم

 برنامه ریزی غلط و گرفتار شدن در تفکر روزمرگی بدون توجه به اینده و بدون ابداع و خلاقیت

مدیریت غلط اب از تامین تا انتقال در بخش های مختلف کشاو.رزی و صنتعتی و شرب

 الودگی هوا و خاک و اب و هدر دادن ان که در ان تغییر با توجه به مورد اول اثر گذار بوده است

افزایش جمعیت

تغییر دیدگاه کارشناسان و  برنامه ریزان منطقی با دید اینده نگرانه

تغییر دادن الگوی زندگی و رشد بیشتر شهر نشینی و.......

 وضعیت اب در حال حاضر

با توجه به افزایش دما و کاهش بارندگی که عنصر غالب در رو به خشکی نهاده این سرزمین است و  اگر افزایش جمعیت را در این شرایط به ان اضافه  کنیم   طبق نظر کارشناسان واقع بین اگر با این روند فعلی رو به جلو حرکت کنیم تا 25 سال اینهده اکثز نواحی کشورمان به بیابان خشکی تبدیل خواهد شد از 400 میایارد متر مکعب بارندگی تنها 110 میلیارد ان به اب های تجدید پذیر تبدیل و مابقی ان در اثر دمای زیاد تبخیر می شود و با افزایش بیشتر دما این مسئله سرعت بیشتری هم می گیرد میانگین بارندگی جهانی 850 میلیمتر است که سهم کشورمان از ان در دهه های اخیر 250 میلیمتر بوده که جز نواحی خشک بر اساس ان محسوب می شده که تازه از ان رسیده به 240 میلیمتر و روند سرانه اب در سال 1300 به ازای هر نفر 13 هزار متر مکعب و در سال 1340 5500 متر مکعب و در سال 1356 3400 متر مکعب بوده و در سال 1376 2100 و در سال 1386 به 1900 رسیده حالا با توجه افزایش جمعیت  اگر این روند ادامه داشته باشد در سال 1400 به 1400 متر مکعب خواهد رسید با عنایت به اینکه الگو های مصرف ما هم در کنار بیفکری برنامه ریزان و کارشناسان غلط بوده است چنانکه در جهان مصرف اب برای هر نفر 159 لیتر در هر شبانه روز بوده است و اما در کشور ما 250 لیتر می باشد  و از اب موجود 92 در صد در بخش کشاورزی و6درصد در بخش روستایی و شهری و تنها دو در صد در بخش صنعت و معدن مصرف می شود همه ان موارد و نوع و چگونگی مصرف نشان از الگوی غلط زندگی و مصرف این ماده حیاتی در کشورمان را دارد ما اگر این روند حفظ شود و بر اساس نظر کارشناسالن بین المللی باید 112 درصد هم تا سال 2025 به این ابهای موجود باید اضافه شود تا بتوان نیاز های موجد را بر طرف کرد در صورتی که چنین الزاماتی و اقداماتی در کشور ما برای جبران ان کمبود صورت نگرفته است امروز هم از اب ها سطحی بیش از بیش و نهایت استفاده می شود که دیگر به مرحله ای می رسد که دیگر هیچ اب سطحی دیگری برای جمع کردم ان باقی نمانده است و هم فشار زیاد و برداشت بیش از اندازه از سفره های اب زیر زمینی با احداث چاه و برداشت از انها که از 6 میلیارد به 60 میلیارد  رسیده  صورت گرفته و می گیرد که روز به روز به مناطق بحرانی اب زیر زمینیی اضاقه می شود

نظریه و تکاپو های صورت گرفته

 ادامه دارد