طنز/ چند میگیری تَکرار کنی؟!

روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد در خبری مدعی شده است که آقای غ.ک از هر کدام از نامزدهای شورای شهر 2میلیارد تومان گرفته تا آنها را در لیست شورای شهر اصلاحطلبان یا لیست امید بگنجاند. از آنطرف هم آقای غ.ک گفته که شاید در شنود چیزهایی شنیده باشید اما اصل قضیه این نیست!

در همین راستا متن کامل شنود یکی از تماسهای نامبرده را که از طریق منابع آگاه به دستمان رسیده است منتشر میکنیم:

-سلام آقای(...) ارادتمندم.

+ سلام... شما؟

-مخلص شمام، (...) هستم، نامزد شورای شهر. صبح مهندس (...) زنگ زدن سفارش کردن، گفتین خودم عصر زنگ بزنم.

+ بله، مهندس خوبن؟ پول رو جور کردید؟

-بله، فقط مهندس عدد دقیق رو نگفتن، چقدر بریزم؟

+ شماره کارت میدم دو میلیارد بریز...

-تومن؟

+نه، ریال! مرد حسابی شورای شهر تهرانه ها!

-حالا شما نمیشه یه تخفیفی به ما بدید...

+به جان تو نباشه، به جان خودم من واسه رفقام هم همینطور حساب کردم!

-حالا راه بیاید دیگه، بالاخره من رو مهندس سفارش کردم.

+ دیگه زیر یک میلیارد و نهصد نمیشه، اونم بخاطر معرفی نامه... فقط یادت باشه به بقیه نگی تخفیف دادم که از دستم ناراحت میشن.

-آخه انقدر ندارم، زیاده آقا غلام!

+ چقدر داری؟

-من زور بزنم بتونم 500 میلیون جور کنم؟

+زرشک... با 500 میلیون میخوای بری لیست امیدِ تهران؟ آقا رو!

-حالا شما یه کاریش بکن... دمت گرم.

+با این پول میتونم توی لیست امیدِ شهرهای زیر 300 هزار نفر برات یه جا جور کنم!

-نه... مامانم نمیذاره برم شهرستان! میگه دور از خونه باشی سیگاری میشی. خیلی گیره، همین الان هم ماری جوآنا رو هم به زور میذاره بکشم!

+یه کاری میکنیم... تو 500 تا دیگه جور کن، با یکی دیگه مشترک میذاریم توی لیست. هر کدوم رای آوردید، بعد از دو سال استعفا میده اون یکی که علی البدل شده بجاش میاد تو، دو سال هم اون باشه، خوبه؟

-خوبه ولی یه میلیارد هم زیاده غلام خان!

+ای بابا... من میگم بی خیال تهران شو، بیا برو یه شهر کوچیک، 400 میلیون بده صد تاش رو هم عشق و حال کن! این هم دیر بجنبی پر میشه باید بری لیست امید روستاها، از من گفتن بود!

-بخدا نمیشه آقا غلام... مامانم جلوی خاله زری پز داده، من باید حتما برم شورا امسال! 

+یه میاندوره ای مجلس هم دارم... یه خانم دکتر بوده استعفا داده، میری میشینی اون تو فقط رای ممتنع میدی، در میاد 450 میلیون!

-نه حاجی... مجلس به کارم نمیاد. بابای نازی یه تغییر کاربری 100 هکتاری داره، به نازی قول دادم برم شورا حلش کنم! یه کاریش بکن تو رو خدا!

+ بخدا دست من هم بسته اس، میدونی از صبح چندتا بچه وزیر و وکیل دوران اصلاحات زنگ زدن به من؟ همه هم پولشون آماده، جلوی عابر بانک منتظرن شماره کارت رو بفرستم! بخاطر مهندس خالی گذاشتم این یدونه رو. لااقل 800 تا جور کن، 200 تاش رو هم سفته بده من بتونم یه کاری برات بکنم.

-ماشین هم بر میداری؟ 150 تا هم ماشینم می ارزه!

+فنی سالمه؟ رنگ نداره؟

-سالم سالمه بخدا... فقط سپر عقب اندازه یه وجب رنگ داره... اوم توی دور دور زدن بی شرفا!

+120 ور میدارم...

-یه ساعت لاکچری هم دارم، 40 می ارزه!

+ساعت به کارم نمیاد... ببین من پشت خطی دارم بهت زنگ میزنم..

-آقا غلام پس یه نصفه جا برای من نگه داری ها... ندی بره؟

+حالا تو پول رو زود جور کن... من قول نمیدم، اصلاحات نمیتونه منتظر کسی بشه، هر کی زودتر شایستگیش رو اعلام کنه میره توی لیست!